فتو علوم

علمی و آموزشی

فتو علوم

علمی و آموزشی

چرا آسمان آبی نیست ؟


انتشار نور و تفکیک رنگها مربوط به خود مولکولهای هواست،
 حتی در غیاب ذرات خارجی هم آسمانی آبی خواهیم داشت.
طول موج نور  از آبی به سبز ، زرد و سرخ افزایش مییابد
 و طول موج مربوط به نور قرمز حدود 1.68 برابر طول موج نور آبی است. 
هر یک از اجزای نور خورشید در همه جهتها از مولکول منتشر میشود،
 ولی شدت آن همسان نیست. 
درخشانترین انتشار در جهت روبرو
 (مانند اینکه نور یک راست از مولکول می‌گذرد)
 و رو به پشت (بسوی خورشید) است.
به نظر نیوتن رنگهای ظاهری اجسام طبیعی بستگی به این دارد که
از آنها چه رنگی شدیدتر منعکس یا بسوی بیننده پراکنده میشود .
 بطور کلی ، شیوه ساده‌ای وجود ندارد که بر اساس
 ساختار سطح ترکیب شیمیایی و مانند آنها پیش بینی کنیم که
 آن ماده چه رنگهایی را منعکس یا پراکنده میکند. 
با این همه ، علت آبی بودن رنگ آسمان
را با استدلال ساده‌ای میتوان توضیح داد.
همانطور که تامس یانگ با آزمایش نشان داد،
 طول موجهای گوناگون نور رنگهای متفاوت دارند،
طول موج نور را با واحد نانومتر یا با واحد آنگستروم می‌سنجند.
 دامنه طیف قابل رؤیت برای آدمی nm 400 برای
 نور بنفش تا حدود nm 700 برای نور قرمز است.
 مانعهای کوچک میتوانند
انرژی یک موج فرودی را در همه جهتها پراکنده کنند 
و مقدار پراکندگی بستگی به طول موج دارد.
 به عنوان یک قاعده کلی ، 
هر چه طول موج در مقایسه با اندازه مانع بزرگتر باشد، 
موج بوسیله مانع کمتر پراکنده می‌شود.
 برای ذراتی کوچکتر از یک طول موج ، مقدار پراکندگی نور
 با عکس توان چهارم طول موج تغیـــیــر میکند. مثلاً ، 
طول‌ موج نور قرمز در حدود دو برابر طول موج نور آبی است.
 بنابراین پراکندگی نور قرمز در حدود یک شانزدهم پراکندگی نور آبی است.
نوری که نسبت به مسیر اولیه خورشید در زاویه قائم منتشر شود،
 تنها نیمی از درخشندگی را خواهد داشت.
همه رنگها به این شیوه منتشر میشوند. 
ولی شدت انتشار هر یک از این رنگها در هر جهتی متفاوت است.
 شدت با عکس توان چهارم طول موج متناسب است.
 از اینرو نور موج کوتاه (مانند آبی) خیلی شدیدتر از نور سرخ منتشر میشود
که طول موج بلندتری دارد.
 از آنجا که نسبت طول موج آنها 1.68 است،
 نسبت انتشار نور آبی 8 برابر درخشانتر از نور سرخ است. 
نور خورشید بوسیله مولکولها و ذرات گرد و غبار موجود در آسمان ،
که معمولاً در مقایسه با طول موجهای نور مرئی بسیار کوچکند، پراکنده میشود. 
به این ترتیب ، 
نور طول موجهای کوتاه (نور آبی) بسیار شدیدتر از
 نور طول موجهای بلندتر بوسیله این ذرات پراکنده میشوند.
 وقتی که به آسمان صاف نگاه میکنیم ،
 بیشتر این نور پراکنده شده است که به چشم ما میرسد.
 دامنه طول موجهای کوتاه پراکنده شده 
(و حساسیت چشم آدمی به رنگ) منجر به احساس رنگ آبی میشود.
نور خورشید اولیه در رنگ بنفش تا حدی ضعیفتر از آبی آست 
و بنفش کمتر از آبی به ما میرسد. 
دلیل مهمتر اینکه چشم انسان نسبت به بنفش کمتر از آبی حساس است. 
اینکه مردم آبی بودن آسمان را بوجود بخار آب در جو نسبت بدهند،
 شاید به این دلیل باشد که اغلب توده‌های آب آبی رنگ است.
از دلایل آبی بودن دریا این است که وقتی نور سفید چند متر از میان آب میگذرد،
 مولکولهای آب بخشی از انتهای سرخ طیف را جذب میکند 
و نوری که سرانجام به چشم بیننده منعکس میشود بیشتر آبی شده است.
و در آسمان آب کافی برای چنین جذبی وجود ندارد.
 لایه اوزون نیز نور سرخ را تضعیف میکند، 
ولی نقش ناچیزی در آبی شدن آسمان دارد.
 از سوی دیگر ، فرض میکنیم که در یک روز مه آلود به آسمان نگاه میکنیم.
در این صورت ، نور آبی باریکه‌ای که به چشم ما میرسد بطور کامل پراکنده شده است، 
در حالی که طول موجهای بلندتر پراکنده نشده‌اند.
 بنابراین، احساس می‌کنیم که رنگ خورشید متمایل به قرمز شده است. 
اگر آسمان جوی نداشت، آسمان سیاه به نظر میرسید
 و ستارگان  در روز دیده میشدند.
در واقع از ارتفاع Km 16 به بالا ،
 که در آنجا جو زمین بسیار رقیق میشود، 
همانطوری که فضانوردان  دریافته‌اند،
 آسمان سیاه به نظر میرسد و ستارگان در روز دیده میشوند. 
گاهی هوا دارای ذرات گرد و غبار یا قطره‌های آبی به بزرگی طول موج نور مرئی است.
 اگر چنین باشد، رنگهایی جز رنگ آبی ممکن است به شدت پراکنده شوند.
 مثلاً ، کیفیت رنگ آسمان با بخار آب موجود در جو زمین تغییر می‌کند.
روزهایی که هوا صاف و خشک است، 
آسمان آبی‌تر از روزهایی است که رطوبت هوا زیاد است. 
مه آبی ـ خاکستری رنگی که گاهی شهرهای بزرگ را میپوشاند 
بیشتر به سبب ذراتی است که از
موتورهای درون سوز  (اتومبیلها ، کامیونها)
و کارخانه های صنعتی منتشر شده‌اند.
موتور اتومبیل ، حتی وقتی که در حالت خلاص کار میکند،
در هر ثانیه بیشتر از 100 میلیارد ذره منتشر میکند.
بیشتر این ذرات نامرئی هستند و اندازه آنها در حدود m 0/000001 است.
چنین ذره‌هایی کالبدی برای تجمع گازها ، مایعات 
و ذرات جامد دیـگــــــر میشوند.
 این ذره‌های بزرگتر سبب پراکندگی نور و تیرگی هوا میشوند. 
گرانش بر این ذره‌ها تا وقتی که بر اثر تجمع مواد بیشتر
 در اطراف آنها خیلی بزرگ نشده‌اند چندان تأثیری ندارد. 
این ذرات اگر بر اثر باران و برف مکرر شسته نشوند 
ممکن است ماهها در جو زمین بمانند. 
تأثیر چنین ابرهای غبارآلودی بر آب و هوا 
و بر سلامتی آدمی بسیار مهم است. 

زمانیکه هوا تمیز است، غروب زرد به نظر میرسد؛

 زیرا نور خورشید فاصله زیادی از درون هوا عبور کرده 

و طول موج آبی آن پراکنده شده است. 

اگر هوا با ذرات ریز آلوده شده باشد،

 طبیعی یا طوری دیگر، غروب بیشتر قرمز است.

غروب کنار دریا ممکن است نارنجی باشد،

 ذرات نمک موجود در هوا، بر روی اثر تیندال موثر هستند.

 آسمان اطراف خورشید قرمز دیده میشود،

 همچنین نور به طور مستقیم از خورشید می‌آید.

به دلیل اینکه تمام نور نسبتا به خوبی از

 طریق زوایای کوچک پراکنده شده‌است؛

 اما نور آبی شانس بیشتری برای پراکنده‌شدن در فاصله‌های بیشتر دارد .

و رنگ‌های زرد و نارنجی و قرمز باقی میماند.

چرا نمی توانیم سریع تر از نور حرکت کنیم ؟


نور از ذراتی بی‌وزن به نام فوتون تشکیل شد.
 ذراتی که با سرعت ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه حرکت میکنند.
 فیزیک‌دانی به نام «آنتونیو اردیتاتو» خبری داد که در صورت تایید صحت،
 میتوانست دید ما را نسبت به جهان اطراف به کلی تغییر دهد. 
خبر این بود که در آزمایش‌هایی تحت نام «پروژه‌ی اپرا»
ذراتی زیر اتمی به نام «نوترینو» توانسته‌اند سریع‌تر از نور حرکت کنند.
 طبق نظریه‌ی نسبیت خاص اینشتین،
 هیچ چیزی در جهان نمیتواند سریع‌تر از نور حرکت کند.
 اگر این خبر درست از آب در می‌آمد، نظریه‌ی اینشتین باطل میشد. 
در حقیقت از دیگر دانشمندان خواستند که در آزمایش صحت داده‌ها به آن‌ها کمک کنند. 
در نهایت مشخص شد که نتایج غلط بوده‌اند.
 مشکل در زمان‌سنجی دستگاه‌هایی بوده که
باید هماهنگ با سیگنال‌های ماهواره‌های GPS کار میکردند.
 در نتیجه این تصور بوجود آمد که نوترینوها مسیری مشخص
 را اندکی سریع‌تر از فوتون‌های نوری پیموده‌اند.
 ظاهرا همانطورکه اینشتین میگفت، هیچ چیز نمیتواند از نور سبقت بگیرد. 
ولی دلیل اینشتین برای این ادعا چه بود؟
سرعت نور در خلاء ۲۹۹٫۷۹۲٫۴۵۸ متر بر ثانیه است.
معمولا آن را گرد میکنیم و میگوییم ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه.
 هرچند که خیلی سریع به نظر میرسد،
ولی ۸ دقیقه و ۲۰ ثانیه طول میکشد که
نور خورشید فاصله‌ی ۱۵۰ میلیون کیلومتری تا زمین را طی کند. 
ما هیچ وقت نتوانسته‌ایم هواپیما، فضاپیما یا موشکی بسازیم که
با سرعت نور رقابت کند.
 یکی از سریع‌ترین چیزهایی که تا به حال ساخته‌ایم،
 فضاپیمای «افق‌های نو» است
 که پارسال از نزدیکی سیاره‌ی کوتوله‌ی پلوتو گذشت.
 سرعت این فضاپیما نسبت به زمین
در بیشترین حالت به ۱۶ کیلومتر بر ثانیه رسید.
 این سرعت خیلی با ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه فاصله دارد.
هرچند که فضاپیماهای ما نتوانسته‌اند خیلی سریع حرکت کنند،
 ولی توانسته‌ایم کاری کنیم که
ذرات زیر اتمی با سرعت نزدیک به نور جابجا شوند.
 از آنجا که الکترونها بار الکتریکی منفی دارند،
 به راحتی میتوان با اعمال میدان الکتریکی، به آنها شتاب داد. 
هرچه انرژی بیشتری اعمال شود، الکترونها شتاب بیشتری میگیرند.
اعمال انرژی بیشتر لزوما به افزایش سرعت الکترونها ختم نمیشود
 و در نهایت کار به جایی میرسد که برای افزایش سرعت به میزان خیلی کم، 
نیاز به اعمال انرژی خیلی زیاد پیش می‌آید. 
سرعت الکترونها میتواند به سرعت نور نزدیک‌ و نزدیک‌تر شود
 ولی هیچ وقت به آن نمیرسد.
 مثل این است که در چند قدمی یک پنجره باشید 
و برای رسیدن به آن، 
هر قدمی که برمی‌دارید نصف فاصله‌ی شما تا پنجره باشد.
 واقعیت این است که هیچ وقت به پنجره نمی‌رسید 
چرا که بعد از هر قدم همچنان مسافتی برای رسیدن تا پنجره دارید.
 این عین همان مشکلی است که برای الکترونها بوجود می‌آید.
نور از ذراتی به نام فوتون تشکیل شده است.
 فوتونها با همان سرعت ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه حرکت میکنند. 
چرا این ذرات میتوانند با سرعت نور حرکت کنند ولی الکترونها نمیتوانند؟
 فیزیک‌دانی از دانشگاه ملبورن به نام «راجر رسول» میگوید: 
«هرچه اجرام سریع‌ و سریع‌تر حرکت کنند، سنگین و سنگین‌تر میشوند. 
هرچه سنگینتر میشوند، شتاب گرفتن مشکل‌تر میشود. 
بنابراین هیچ وقت به سرعت نور نمیرسند.»
 او ادامه میدهد: 
«فوتون‌ها فاقد جرم هستند. 
اگر جرم داشتند نمی‌توانستند با سرعت نور حرکت کنند.» 
بنابراین الکترونها فقط بدین خاطر که
جرم دارند نمیتوانند به سرعت نور برسند 
و این درحالیست که فوتون‌ها چون جرم ندارند میتوانند
با سرعت ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه حرکت کنند. 
در کل فوتون‌ها ذرات خیلی عجیبی هستند. 
نه تنها جرم ندارند و در نتیجه میتوانند با سرعت نور حرکت ‌کنند، 
بلکه شتاب هم نمیگیرند.
آنها از زمانی که بوجود میآیند با بیشترین سرعت خود حرکت میکنند.
 مثلا در شرایط خلاء نمیتوانید فوتونی را پیدا کنید که
 با ۸۰ درصد سرعت نور حرکت ‌کند.
 فوتون یا وجود ندارد یا اگر وجود داشته باشد 
در حال رفتن از سویی به سوی دیگر با سرعت نور است.

بطوز خلاصه میتوان گفت:

 یکی از مشخصات دیگر در نظریه‌ی نسبیت خاص این است که

 با افزایش سرعت یک جسم متحرک، جرم آن نیز افزایش مییابد.

 افزایش جرم باعث میشود که انرژی مصرف شده جهت افزایش سرعت جسم،

 کاملا صرف افزایش سرعت آن شود. 

جرم وانرژی هر دو یکی هستند.

زمانیکه سرعت جسم به‌صورت قابل توجهی، به سرعت نور (c) نزدیک باشد، 

میزان انرژی مصرفی در افزایش جرم جسم نیز، بیشتر میشود.

 در واقع، چیزی نیست که بتواند

 مساوی و یا نزدیک به سرعت نور حرکت کند. 

با وارد کردن هر چه بیشتر انرژی به جسم،

 فقط جرم آن افزایش خواهد یافت 

و نمیتواند سرعت جسم را افزایش دهد.

کارخانه تولید آهن از سنگ معدن آهن


 در مرحله آغازی 
 سنگ معدن آهن در مجاورت ذغال بر اثر گرما در کوره احیا میشود 
و سپس بر اثر جریانی از گازهای احیا کننده داغ که از سوختن کک 
در هوای گرم پایین کوره تولید میشود 
و در جهت عکس مسیر آهن حرکت میکند، ذوب میشود.

 درایران موادبه منظور کمک کردن ذوب 
و پایین آوردن دمای ذوب ناخالصی‌ها به سنگ معدن افزوده میشود.
 نسبت تشکیل دهنده‌های بازی در مخلوط یعنی (CaO) و (MgO)
به تشکیل دهنده‌های اسیدی یعنی (SiO2) باید در 
حد ثابتی حفظ شود تا تفاله‌های کف مانند 
و سبک (سیلیکات‌های کاسیم و منیزیم ) بطور کامل تشکیل شود
 و سایر ناخالصی‌های همراه با خود را از آهن جدا.

موارد مصرف:
سنگ آهن ماده اولیه تولید فولاد است
 و ۹۸ درصد سنگ آهن استخراج شده 
در سطح جهان برای تولید فولاد به کار میرود.
 صنایع خودرو سازی و ساخت 
و ساز بخش های اصلی مصرف کننده فولاد هستند 
و در نتیجه میزان تقاضای فولاد در این
 بخشها بر تقاضا و قیمت سنگ آهن تاثیر گذار است.

فرایند تولید:
برای تولید یک تن آهن در یک کوره بلند نیاز به
 ۱٫۷۵ تن سنگ آهن، ۷۵۰ کیلو زغال سنگ
 و ۲۵۰ کیلو سنگ آهک میباشد که ۴٫۵ متریک تن هوا نیز مصرف میکند.
 دمای هوا در مرکز کوره به ۱۶۰۰ درجه سانتیگراد میرسد.
 در فرایند تولید روشهای مختلفی وجود دارد از جمله کوره بلند.

جایگزین:
سنگ آهن جایگزین مستقیمی ندارد 
ولی مصرف کننده اصلی آن یعنی فولاد جایگزین هایی دارد. 
از جمله رقابت بالایی با فلزات دیگری چون آلومینیوم دارد
 که مصرف آن در صنایعی چون خودرو سازی رو به افزایش است. 
همچنین در تولید کانتینر، پلاستیک و شیشه جایگزین هایی برای فولاد هستند.
 از دید دیگر، فلزاتی چون آلومینیوم
 برای تولید نیازمند درصد زیادی مصرفِ برق هستند 
در نتیجه مصرف فولاد رایج تر است. 
حجم محدودی از آهن قراضه مجددا باز یافت میشود 
ولی بازیافت فولاد از هر فلز دیگری بیشتر است. 
گرچه از بازیافت قراضه، فولاد نیز تولید میشود 
ولی حجم کلی آن در حال حاضر کافی نیست.